تبرئه زن جوان از اتهام قتل شوهر صیغه ای!
به گزارش وبلاگ نفس، زنی جوان که متهم به قتل همسر صیغه ای خودش شده بود، با برگزاری مراسم قسامه تبرئه شد و دیوان عالی کشور نیز حکم صادره را تأیید کرد.
به گزارش شرق، این پرونده سال 92 به جریان افتاد و زن ایرانی مقیم آلمان به پلیس ایران اطلاع داد شوهرش که مهندس جوان و پیروزی است، گم شده و فکر می نماید همسر صیغه ای شوهرش در این ماجرا نقش دارد.
همسر این مهندس به نام زیبا به پلیس گفت: من، همسرم منصور و دختر و پسرم در آلمان سکونت داشتیم، اما مدتی است به ایران آمده ایم. همسرم به تازگی یک زن جوان به نام فتانه را به عقد موقت خودش درآورده است. حالا دو روز است از همسرم بی خبرم و وقتی به خانه مشترک آن ها رفتم، متوجه شدم همه وسایل گران قیمت خانه سرقت شده است. می ترسم فتانه بلایی سر منصور آورده باشد.
با شکایت این زن، فتانه بازداشت شد. درحالی که این زن خودش را بی اطلاع از سرنوشت شوهر صیغه ای اش نشان می داد، همسایه ها به مأموران گفتند دو روز قبل از اینکه پلیس سراغ آن ها برود مقدار زیادی خون در کف حیاط دیده بودند. یکی از همسایه ها در جریان تحقیقات به پلیس گفت: وقتی به حیاط ساختمان رفتم، دیدم مقدار زیادی خون کف حیاط است. مدیر ساختمان را خبر کردم و او گفت اصلا از ماجرا خبر ندارد و کسی هم صدای مشکوکی نشنیده است. چون شرایط ساختمان عادی بود ما فکر نمی کردیم کسی کشته شده باشد، اما خون همه جا پخش شده و معلوم بود اتفاق هولناکی افتاده است. چون به سرنخی نرسیدیم خون ها را شستیم.
درپی این اظهارات شک مأموران به فتانه بیشتر شد و تحقیقات ادامه یافت تا اینکه پلیس جنازه مجهول الهویه یک مرد را که صورتش سوخته بود، در حاشیه تهران پیدا کرد. نشانی های جنازه سوخته با منصور مطابقت داشت. به این ترتیب، همسر منصور به پزشکی قانونی رفت و جنازه همسرش را شناسایی کرد. پلیس در گام بعدی از تحقیقات بار دیگر به بازپرسی از فتانه پرداخت و این زن به قتل همسرش با همدستی برادرش اعتراف کرد و گفت شوهر سابقش نیز در حمل جسد به او یاری نموده است.
فتانه و برادرش، فرهاد، در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستادند. در ابتدا اولیای دم مقتول درخواست قصاص متهم را عنوان کردند و گفتند حاضر به گذشت نیستند.
سپس فتانه در صندلی ایستاد و ادعای تازه ای را عنوان کرد. او گفت: به عقد موقت منصور درآمده و قرار گذاشته بودم بعد از اینکه منصور همسر اولش را طلاق داد، به عقد دائم او در بیایم. آن روز منصور به خانه ام آمده بود که به خاطر تلفن های مشکوک منصور با او درگیر شدم.
این زن گفت: من از شوهر اولم طلاق گرفته بودم، چون به شیشه اعتیاد داشت. یک پسر داشتم و با پسرم زندگی می کردم. خاله من با یکی از اقوام نزدیک منصور ازدواج نموده بود و من در رفت و آمد به خانه خاله ام با منصور آشنا شدم و به صورت صیغه ای با او ازدواج کردم. منصور نسبت به من ابراز علاقه می کرد و می گفت می خواهد من را عقد دائم کند، اما دوست نداشتم درحالی که به زن دیگری تعهد دارد، به عقد او دربیایم و گفتم باید ابتدا همسر اولش را طلاق بدهد و بعد من با او ازدواج کنم، اما نمی دانم چرا منصور حاضر نبود او را طلاق بدهد. تا اینکه متوجه شدم منصور به جز من با زن دیگری که منشی شرکتش است، ارتباط دارد. تماسی که منجر به درگیری من و منصور شد نیز از طرف همان منشی گرفته شده بود. بعد از اینکه من دست وپای منصور را بستم همان موقع با برادرم تماس گرفتم تا برای حل اختلافات به خانه مان بیاید.
این زن ادامه داد: فرهاد با منصور صحبت کرد تا او آرام گردد. منصور با دست های بسته به اتاق خواب رفت و من و برادرم در پذیرایی خوابیدیم. نزدیک به صبح بود که به اتاق خواب رفتم و متوجه شدم منصور خودش را از پنجره به حیاط خانه پرت نموده است. من و فرهاد پایین رفتیم و جنازه را به طبقه سوم آوردیم.
او ادامه داد: نزدیک ظهر بود که برای برداشتن مدارک به خانه برگشتم، ولی، چون همسایه ها در حیاط جمع شده و مشغول شستن خون ها بودند، مجبور شدم تا شب در خانه و کنار جنازه بمانم. نیمه شب بود که با شوهر سابقم تماس گرفتم و از او برای حمل جنازه یاری خواستم. جنازه را با همدستی آن ها در صندوق عقب ماشین گذاشتیم و به حاشیه شهر بردیم. من خودم روی صورت جنازه بنزین ریختم و آن را آتش زدم تا پلیس نتواند جنازه را شناسایی کند. این زن گفت: شوهر سابقم که حالا به اتهام مشارکت در حمل جنازه با وثیقه آزاد شده است، در دادگاه حضور ندارد، اما باور کنید برادرم هم در قتل دستی نداشته است.
سپس فرهاد به دفاع پرداخت و حرف های خواهرش را تأیید کرد. او گفت: من و فتانه وقتی متوجه شدیم که منصور خودش را به حیاط پرت نموده است، جسد را آوردیم تا همسایه ها متوجه نشوند، اما آن ها خون را در کف حیاط دیده و مشغول شستنش بودند. آن ها حتی به ما شک هم نکردند، چون درگیری خاصی بین ما اتفاق نیفتاده نبود. وقتی جسد را از خانه خارج کردیم برای بردن مدارک برگشتیم و اگر چیزی از خانه کم شده، همان مدارک خودمان بوده است و من از سرقت خبر ندارم.
در سرانجام جلسه، قضات پرونده را برای آنالیز دوباره و تحقیقات تکمیلی به دادسرا برگرداندند. با تکمیل تحقیقات، پرونده در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران تحت رسیدگی دوباره نهاده شد و قضات دادگاه پرونده را لوث تشخیص داده و حکم به برگزاری مراسم قسامه دادند.
از آنجایی که اولیای دم پیروز نشدند 50 نفر را برای قسامه معرفی نمایند، دو متهم قسم خوردند که مرتکب قتل نشده اند و به این ترتیب رأی بر برائت آن ها صادر شد. این در حالی است که اولیای دم خواهان رسیدگی این پرونده در دیوان عالی کشور شدند و به رأی صادره اعتراض کردند، اما رأی صادره در دیوان عالی کشور مورد تأیید نهاده شد و متهمان از اتهام قتل عمدی مبرا شدند.
منبع: فرارو